تبیین اهمیت، جایگاه و سازوکارهای ابزار ضمانت (به عنوان یکی از ابزارهای مالی) در حوزه فناوری و نوآوری
آنچه در ادامه میخوانید فصل اول (مقدمه) از پژوهشی با عنوان «تبیین اهمیت، جایگاه و سازوکارهای ابزار ضمانت (به عنوان یکی از ابزارهای مالی) در حوزه فناوری و نوآوری» است. فایل کامل این پژوهش نیز جهت استفاده علاقهمندان و صاحبنظران در انتهای همین صفحه قرار داده شده است. همچنین لازم به ذکر است رویکردهای مطرح در این پژوهش الزما منطبق با رویکردهای «ستاداجراییسازی سند راهبردی کشور در امور نخبگان» نیست.
فصل اول:
مقدمه
دهة پایانی قرن بیستم اوج ظهور فناوری و شیوههای نوین تولید بوده است. از این سالها به بعد، نقش فناوری در توسعه اقتصادی کشورها بسیار پررنگ شده و به موازات آن مدیریت و سیاستگذاری به منظور رشد و توسعه فناوری و همچنین توسعه بنگاههای دانش بنیان بیش از پیش مورد توجه دولتها قرار گرفته است. تا قبل از این تحولات، بنگاههای بزرگ در مرکز توجه نظام اقتصادی قرار داشتند، حال آنکه پس از تحولات ایجاد شده، علیرغم حفظ جایگاه بنگاهها بزرگ، نقش بنگاههای کوچک و متوسط نیز در توسعه اقتصادی کشورها مد نظر قرار گرفته و سیاستگذاران در کشورهای توسعه یافته تمرکز بیشتری بر روی این بنگاهها داشتهاند. بنگاههای کوچک و متوسط به دلیل توان بالا در همگامی با پیشرفتهای روز علوم و فناوریها، توانستند سهم بالایی از جذب پژوهشگران و فارغالتحصیلان دانشگاهی را به خود اختصاص دهند.
وابستگی اقتصاد کشورها به بنگاههای کوچک و متوسط، مطالعات گستردهای به منظور شناخت عوامل موفقیت و همچنین موانع رشد و توسعه این بنگاهها را در پی داشت. در اغلب این مطالعات، عواملی چون دسترسی محدود به منابع مالی، دسترسی محدود به بازارها، ضعف ارتباط با بنگاههای بزرگ و ... به عنوان مهمترین موانع رشد بنگاههای کوچک مورد اشاره قرار گرفت. بدین منظور دولتها نیز در چند دهة گذشته، از طریق طراحی و پیادهسازی سیاستهای مستقیم و غیر مستقیم خود سعی در رفع این موانع داشتهاند. سیاستهای تضمین نیز یکی از این دست سیاستها بوده است]1[.
اهمیت بنگاههای کوچک و متوسط به خصوص بنگاههای دانش بنیان در عملکرد اقتصادی کشور ایران نیز بر کسی پوشیده نیست. همچنین یکی از سیاستهای غیرمستقیم حمایت از رشد و توسعه بنگاهها به خصوص بنگاههای دانش بنیان طراحی و پیاده سازی سیاستهای تضمین میباشد. امروزه به دلیل رشد روزافزون مراودات و فعالیتهای اقتصادی و به منظور افزایش اطمینان افراد از سلامت و امنیت تبادلات و همکاریهای اقتصادی و مدیریت مخاطرات مالی مترتب بر فعالیتهای اقتصادی، استفاده از ضمانتنامهها و بیمهنامهها رو به افزایش است. در این میان، حوزههای دانش بنیان و دارای فنّاوری پیشرفته به دلیل ماهیت نسبتا پیچیده و نو بودن محصولات و فنّاوریها، همچنین تغییرات سریع آن، دارای مخاطرات بیشتری بوده و بدین لحاظ استفاده از ابزارهای مذکور برای بنگاههای دانش بنیان ضرورت بیشتری دارد.
داد و ستد محصولات دارای فنّاوری پیشرفته، قراردادهای انجام خدمات دانش بنیان، تبادل دانش فنی (انتقال فناوری) و همچنین مشارکت (سرمایهگذاری) و همکاری در تولید دانش فنی و توسعه کسب و کارهای دانش بنیان، از جمله فعالیتهای مرسوم در حوزههای دانش بنیان بوده و مخاطرات مالی مترتب بر این فعالیتها از جمله موانع اصلی پیشروی بنگاههای کوچک و متوسط دانش بنیان است. مثالهای واقعی بسیاری وجود دارد که نبود یک ابزار ضمانتی کارآمد، توسعه و تجاری سازی یک فناوری را با مشکل مواجه ساخته است. در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- اغلب واکنشهای شیمیایی انجام شده در رآکتورهای مجتمعهای پالایشگاهی و پتروشیمیها بدون حضور کاتالیستها امکانپذیر نیست. عملکرد پایینتر یک کاتالیست، ضررهای انبوهی را به یک مجتمع شیمیایی تحمیل میکند. هماکنون تقریبا تمام کاتالیستهای مصرفی کشور وارداتی است و مجتمعهای پالایشگاهی و پتروشیمیها در صورت دسترسی به کاتالیستهای خارجی (حتی در شرایط سخت تحریم برای تامین کاتالیست) به هیچ عنوان حاضر نیستند از کاتالیستهای ساخت داخل استفاده نمایند چرا که مخاطرات ناشی از عملکرد ضعیف کاتالیستهای داخلی بسیار بالاست. در عین حال هیچ نهاد دولتی یا خصوصی حاضر به پذیرفتن این مخاطرات نیستند و شرکتهای بیمهای نیز به علت ناشناخته بودن ضرر و زیانهای احتمالی حاضر به بیمه نمودن این محصولات برای تولید کنندگان داخلی نیستند. بنگاههای تولید کننده داخلی نیز توان و اعتبار لازم برای تضمین محصول خود را ندارند. در صورتی که نهادی معتبر حاضر باشد مخاطرات استفاده از کاتالیستهای داخلی را تضمین نماید بخشی از موانع مربوط به توسعه دانش فنی ساخت کاتالیست مرتفع خواهد شد. مخاطرات ناشی از محصولات دانش بنیان ساخت داخل تنها محدود به این موارد نیست بلکه محصولات زیادی هستند که در فروش خود با این مساله مواجه هستند. در این زمینه میتوان به مواردی چون نرمافزارهای تخصصی در حوزه نفت و گاز، دستگاههای ذخیره برق (یوپیاس)، اینورتورهای مورد استفاده در موتور لوکوموتیوهای برقی مترو و ... اشاره نمود که شرح برخی از آنها در این گزارش آمده است.
- از جمله مثالهای دیگری که به صورت آشکاری نبود اعتماد و اطمینان میان ذینفعان، تکمیل زنجیره ایده تا بازار را با مشکل مواجه میکند، انتقال فنّاوری میان عرضهکننده و متقاضی تکنولوژی است. عدم اطمینان در این زمینه دو طرفه است. از طرفی، صاحب تکنولوژی نگران سواستفاده دیگران ازحقوق مالکیت فکری خود است و از طرفی متقاضی فنّاوری به عملکرد مناسب دانش فنی بی اعتماد است. البته این مساله ریشه در ضعف زیرساختهای حقوق مالکیت فکری در کشور دارد، با این وجود بخشی از این مساله با استفاده از ابزار ضمانت قابل حل است. برای مثال گروهی در کاشان که موفق به ساخت ربات خاصی شده بود اما از ارائه آن به شرکت متقاضی اجتناب میورزید را میتوان نام برد که شرح آن در این گزارش مورد اشاره قرار گرفته است.
- تامین مالی طرحهای دانش بنیان در مرحله پرخطر آن بایستی توسط سرمایهگذاران خطرپذیر انجام شود. بررسی صندوقهای خطرپذیر در کشور نشان میدهد، طرحهای سرمایهگذاری خطرپذیر بسیار محدود و اغلب به طور مستقیم یا غیر مستقیم وابسته به منابع دولتی است. نامساعد بودن فضای کسب و کار و همچنین ماهیت مخاطره آمیز فعالیتهای دانش بنیان انگیزه سودآوری را کاهش و ورود بخش خصوصی به این حوزه را نیازمند مشوقهای خاصی در این زمینه مینماید. تضمین بخشی از ضرر و زیانهای محتمل برای سرمایهگذاران خطرپذیر میتواند سرمایههای لازم برای این حوزه را تأمین نماید.
- بنگاههای دانش بنیان نسبتا بالغ نیز اگر چه به مرحله بلوغ رسیدهاند اما همانند بسیاری دیگر از بنگاههای اقتصادی فعال درکشور، با کمبود نقدینگی مواجه هستند. اثبات این امر نیازمند ارائه مثال نیست چرا که اغلب بنگاههای دانش بنیان با این مساله مواجهاند. این بنگاهها برای تامین منابع مالی خود نیازمند دریافت وام از نظام بانکی هستند اما اغلب با کسری وثیقه مواجهاند. اگر چه این مساله، مختص به شرکتهای دانش بنیان نیست اما ارائه خدمات تضمین وام به بنگاههای دانش بنیان به لحاظ منافع ملی در اولویت قرار دارد. (البته ارزیابی دقیق بنگاهها و تشخیص دانش بنیان بودن آنها در این موارد بسیار حائز اهمیت است). برای مثال صندوق ضمانت سرمایهگذاری صنایع کوچک اقدام به تضمین وام برای بنگاههای صنعتی کوچک میکند و به نظر میرسد، وجود سازوکارها و نهادهایی که این ماموریت را برای بنگاههای دانش بنیان دنبال کنند ضروری است.
بر این اساس این گزارش در نظر دارد با مروری بر تجربیات جهانی ضمانت در حوزههای دانش بنیان، به این مهم بپردازد. فصل اول این گزارش(همین فصل) مقدمه ورود به بحث است. فصل دوم به تبیین تعاریف، نقش، جایگاه و ویژگیهای بنگاههای دانش بنیان پرداخته است. در فصل سوم، چارچوب کلی نظامهای مالی به طور مختصر مورد اشاره قرار گرفته و پس از آن موضوع تامین مالی بنگاههای کوچک و متوسط مورد کنکاش قرار میگیرد. در این فصل تا حدی به ضعف و قوتهای نظام مالی ایران نیز پرداخته شده و فقدان سیاستهای تضمین به عنوان ابزار مالی بسیار موثر در این نظام نیز مورد توجه قرار میگیرد. در فصل چهارم این گزارش تجربیات جهانی در مورد طراحی و پیاده سازی سیاستهای تضمین در سطح ملی مورد بررسی قرار میگیرد. این بررسیها زمینه برای طراحی سیاستهای مناسب تضمین را فراهم میآورد. فصل پنجم این گزارش به طور مختصر به بررسی نهادهای ضمانت در داخل کشور خواهد پرداخت. همچنین در این فصل با برخی از خبرگان حوزهی تامین مالی بنگاههای دانش بنیان مصاحبه شده و تجربیاتشان در این زمینه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در فصل آخر نیز پس از جمعبندی ویژگیها و ابعاد مختلف طرحهای تضمین، آیین نامه اجرایی طرح تضمین طرحها و محصولات دانش بنیان ارائه میشود.