بال دوم
شرحی بر نقش استاد در تشکیل هستههای نخبگانی
از منظر مقام معظم رهبری( مدظله العالی)

اشاره؛
در ابتدای کتاب قلندر و قلعه که به تشریح زندگانی شیخ شهاب الدین سهروردی می پردازد، نگارنده با ظرافت ادبی خوابی را توصیف می کند که ذهن شیخ اشراق را در نوجوانی درگیر می نماید. در شرح خواب، از جوانی سخن به میان می آید که به شوق پرواز و با یک بال، به آسمان می پرد و هر بار ندایی از آسمان او را به گرفتن بال دوم ترغیب می نماید. آن ندای آسمانی هر بار دور و دورتر و دست یافتن به آن بال دوم سخت و سخت تر می شود. در ادامه شهاب الدین نوجوان در تلاش برای یافتن حقیقت این رویا و با کمک و همیاری استاد خود به تعبیری دست می یابد که متن این تعبیر، عیناً از کتاب نقل شده است:
« خواب تو بشارتی است از پیشرفت تو. و اشارتی دارد به نقصانی که باید در تکمیل آن بکوشی، تو یک بال داری که شاید همین استعدادی است که خداوند به تو بخشیده است. یک بال موهبتی و غیر کسبی. اما بال دیگرت، یک بال کسبی است که باید خودت تلاش کنی و آن را بدست بیاوری. آن که بال دوم تو در دست اوست، همان مرشد و معلم توست. باید به دنبال آن معلمی باشی که بتواند بال دومت را به تو ببخشد».
این داستان به وضوح به نقش پررنگ راهنما در تربیت استعداد دلالت دارد. مقام معظم رهبری( مدظلهالعالی) در دیدار با معلمان و کارگران در تاکید بر این اهمیت می فرمایند: «ذلتی که خاندان پهلوی و قاجار بر سر این مملکت آوردند و بر این ملت تحمیل کردند، ما را صد سال عقب انداخت. اگر بخواهیم این ذلت برداشته شود و این استعدادهای درخشان ایرانی در اختیار مصالح و منافع ایران و اسلام قرار بگیرد، آیا جز با تربیت نیروی انسانی کارآمد، امکان پذیر است؟ چه کسی این تربیت را خواهد کرد؟ این سنگ علیالظاهر تیره، یا این فلز علیالظاهر گرفته را چه کسی خواهد تراشید و صیقل خواهد داد، تا به تیغ برندهیی تبدیل بشود و همه کار انجام بدهد؟ معلم. این، نقش معلم است». و در جایی دیگر در همین دیدار می فرمایند « همه انسانهای یک جامعه پیشرفته و یک جامعه اسلامی رهین خدمت معلمند. امروز شما در این کشور ملاحظه کنید هر کس از کسانی که به جایی رسیده اند و توانسته اند کار بزرگی بکنند و خدمت بزرگی انجام دهند، این بزرگان، این سرداران، این شهدا، این علما، این برجستگان و فرزانگان مسؤولان عالی رتبه، تا برسید به شخص امام بزرگوار راحل (ره) همه رهین کار معلم اند».
سند راهبردی کشور در امور نخبگان در راهبرد ملی دوم ذیل راهبرد کلان توانمندسازی اجتماعات نخبگانی، بر زمینه سازی برای پرورش افراد نخبه و شکل گیری گروه ها نخبگانی تاکید دارد و طبق اسناد پشتیبان سند مذکور، یکی از وظایف اصلی نخبگان، تربیت شاگرد برای میراث داری علمی و اخلاقی است. در بخشی دیگر ذیل راهبرد کلان استقرار نظام شناسایی و هدایت اجتماعات نخبگانی، برنامه ریزی برای ارتقای سطح دانش و مهارت معلمان و مربیان مدارس و استادان حوزه و دانشگاه، برای هدایت هدفمند صاحبان استعدادهای برتر را به عنوان اقدامی ملی تعریف نموده است.
واکاوی مفهوم راهنما و شاخصه های راهنمای مناسب
اینجا طبیعتاً مهمترین پرسش این است. منظور از راهنما چیست؟ مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) در دیدار با روسای دانشگاه ها در سال 1386 ضمن اشاره به اینکه اهمیت استاد به شاگردی است که پرورش میدهد تاکید نمودند: « نکتهی دیگری که بخصوص مربوط به اساتید محترم هست، این است که اساتید باید یکی از اهتمامهایشان شاگردپروری باشد. ارزش استاد، اعتبار استاد در بیرون، به شاگردانِ اوست. در حوزههای علمیهی ما هم همینطور است. آن استاد، آن فقیه یا اصولی یا حکیمی ارزش بیشتری در چشمها دارد که آثار وجودی او به شکل شاگردان و تلامذهی برجستهی او، خودش را نشان بدهد. شاگردپروری کنید. این افرادی که می آیند در کلاسهای درس شما - چه در دورههای کارشناسی، چه در دورههای تحصیلات تکمیلی – می نشینند و شما با اینها به عنوان استاد مواجه می شوید، اینها را نباید به حساب یک مستمعِ یک سخنرانی، یک منبر به حساب آورد؛ نه، باید مثل مصنوعی که اینها را میخواهید با دست خودتان بسازید، با اینها برخورد کنید. البته استعدادها یکسان نیست، شوقها یکسان نیست، زمینهها و فضاهای گوناگون یکسان نیست؛ اما این هدف برای اساتید، به نظر من یک هدف جدی باید باشد. نگاه کنید ببینید چقدر شاگرد پرورش دادید. شاگرد فقط آن کسی نیست که سر کلاس حاضر میشود؛ آنی است که به وسیلهی شما ساخته میشود و تحویل داده میشود به دنیای علم به عنوان یک نیروی کارآمد و علمی».
این تاکید البته در سال های آتی ادامه یافت تا در دیدار مستعدین و نخبگان با معظم له نکاتی در خصوص لزوم تشکیل هسته های نخبگانی حول محور اساتید بیان شد. ایشان ضمن تصریح این موضوع و تاکید بر اهمیت آن به تعریف مختصر از شاخصه های استادی که میتواند وظیفه محوریت را ایفا نماید پرداختند و فرمودند: « ایجاد هستههای علمی در دانشگاهها با محوریّت اساتید برجسته؛ یکی از کارها این است. این بنیاد میتواند در ارتباط با دانشگاهها، این کار را انجام بدهد. هستههای علمی تشکیل بشود در دانشگاههای مختلف؛ محورش هم یک یا چند استاد برجسته باشد. البتّه استادها باید دلسوز باشند؛ استادها باید متعهّد باشند؛ باید ایران را دوست بدارند. استادهایی را ما میشناسیم -البتّه بنده از دور میشناسم- که ایران را دوست نمیدارند؛ آبادی ایران، آیندهی ایران برایشان مهم نیست؛ اینجور استادی بهدرد نمیخورد. نمی توانم در دل، به چنین استادی امید ببندم؛ استادی که کشورش را دوست ندارد، استادی که اتّحاد کشورش را دوست ندارد، استادی که سر کلاس درس حرفی میزند -ولو ارتباط به موضوع درسی هم ندارد- که نتیجهاش اختلافات قومی در کشور است و دانشجو را به آن سمت میراند، این استاد استاد مطلوبی نیست. استادی که اگر در دانشجو تعهّد مذهبی احساس بکند با او سر ستیز پیدا میکند، این استاد استاد خوبی نیست. استادانی که متعهّد باشند، دلسوز باشند، کشورشان را دوست بدارند، انقلابشان را دوست بدارند و برجستهی علمی باشند، بر محور یکچنین استادی اگر هستههای علمی بهوجود بیاید، این بسیار چیز مفیدی است؛ دانشجو را حرکت می دهد و دانشجو احساس می کند که مفید است، دارد پیش می رود». این شاخصه هایی که توسط معظم له در این جلسه بیان شد پیشتر نیز در جلساتی دیگر مطرح شده بود. در شکل «1» شاخصه های یک راهنمای مناسب برای پرورش استعدادها از منظر رهبری استخراج و تجمیع شده است.
شکل 1. شاخصه های یک راهنمای مناسب برای پرورش استعدادها از منظر مقام معظم رهبری( مدظله العالی)
جمع بندی:
معظم له در سال 1395 نیز در دیدار با اجتماعات مستعدان و نخبگان ضمن تاکید مجدد بر اهمیت موضوع و برکاتی که از این کار می رسد؛ فرمودند« یک نکته، دربارهی شکلگیری «هستههای نخبگانی» در داخل دانشگاهها است. این را من قبلاً هم سفارش کردهام که در داخل دانشگاهها گاهی یک استاد، دو استاد، یک مجموعهی جوان را دُور خودشان جمع میکنند و یک هستهی نخبگانی به وجود میآید؛ این میتواند تکثیر بشود، گسترش پیدا کند، خیلی چیز بابرکتی است؛ هیچ گزارشی به من نرسیده که چنین چیزی اتّفاق افتاده. قبلاً بنده این را پارسال و در جلسات مختلفی یکی دوبار تکرار کردم؛ این باید تحقّق پیدا کند. این دیگر کار دستگاه دولتی و مانند اینها نیست؛ این کار خود مجموعههای دانشگاهی است».
از فحوای بیانات معظم له این نکته متبادر می شود که اهم این اقدام مورد تاکید در کنار نقش تاثیرگذار بنیاد ملی نخبگان و دانشگاه ها، بر عهده اساتیدی است که شاخصه های ذکر شده را دارا هستند. البته در این میان نقش دانشجویان ارزشی و بهره مند از روحیه مطالبه گری نیز پررنگ می نماید؛ اما باید توجه داشت که بسیاری از فعالیت هایی از این دست در قالب آیین نامه ها و قوانین نمی گنجند و به بیانی نمی توان در فضایی بخش نامه ای و آیین نامه ای به نتایج مطلوب این اقدام دست یافت؛ با این تفاسیر به نظر نوک پیکان این مهم به سمت اساتید متعهد و دلسوز است و امید است با تاکیدات رهبر معظم انقلاب در این راستا ، شاهد اقدام و عمل اساتید دانشگاهی در این خصوص باشیم و از برکات مستمر تشکیل این هسته ها در کشور بهره مند شویم.
ایزد امجدی دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت فناوری